حال + مثال های عربی و فارسی کابردی + حل تست
نوشته شده توسط : آکادمی عربی

قید حالت قیدی است که به ما می گوید وضعیت شخصی یا چیزی، هنگام وقوع فعل چگونه است.

برای مثال در جمله “او به آرامی صحبت می کند.” کلمه “به آرامی” قید حالت است و کلمه “او” را هنگام

“صحبت کردن” برای ما توصیف می کند.

حال در زبان فازسی

حال رو با صفت اشتباه نگیر!

حال از نظر ظاهر و معنا بسیار شبیه به صفت است و بسیاری این دو نقش را با یکدیگر اشتباه می گیرند. باید توجه کنیم

که صفت یکی از ویژگی های ذاتی کلمه ای است که توصیف می شود اما حال، وضعیت آن کلمه فقط هنگام وقوع فعل را

 بیان می کند و نه در جاهای دیگر!

مثلا در مثال «پوریای خوشحال را دیدم»، “خوشحال” ویژگی ای است که همواره با پوریا همراه است اما به مثال «پوریا را

 خوشحال دیدم» دقت کنید؛ زمانی که پوریا را “دیدم” خوشحال بود و ممکن است بعد از اینکه از دید من خارج شود، دیگر

 خوشحال نباشد شایدم باشد، به بعدش دیگر کاریم نداریم!

مثالی دیگر:

یادگیری ساختار فعل در عربی کار”سختی” است و ما “سخت” تلاش می کنیم تا آن را یاد بگیریم.        

در این مثال دو کلمه “سخت” داریم.

در جمله اول نقش صفت را دارد زیرا “کارِ یادگیری ساختار فعل در زبان عربی”  را  توصیف می کند و در جمله دوم حالت و

 وضعیت “ما” را هنگام تلاش کردن بیان می کند.

حال در زبان عربی

در زبان عربی ساختاری به نام اسلوب حال وجود دارد که از سه جزء اصلی تشکیل می شود:

۱.فعل  ۲. صاحب حال  ۳. حال

صاحب حال همان اسم یا ضمیری است که حالت آن هنگام وقوع فعل بیان می شود و مانند مضاف و موصوف در جمله نقش می پذیرد.

انواع حال

الف) حال مفرد: یک اسم است که چنین ویژگی هایی را دارد:

۱. مشتق (اسم فاعل، اسم مفعول، اسم مبالغه، اسمی که معنای وصفی داشته باشد)

۲. با علامت منصوب (   ﹷ ـ ﹱ ـ  ینِ – ینَ)

۳. نکره

جاءَ التّلمیذُ صامتاً: دانش آموز، ساکت آمد

در اینجا «جاءَ»فعل ،«التّلمیذُ» صاحب حال و«صامتاً»حال است .

جاءَ التّلمیذانِ صامِتَینِ

جاءَ التّلامیذُ صامتینَ

جاءَ التِّلمیذاتُ صامتاتٍ. (جمع مونث سالم به جای علامت نصب علامت جر می گیرد) 

بازم تفاوتش با صفت رو ببین:

جاءَ التِّلمیذُ الصامتُ: دانش آموزِ ساکت، آمد

جاءَ تلمیذٌ صامتٌ: دانش آموز ساکتی آمد

۵ نکته ای که باید در مورد حال بدانید

  • صاحب حال همیشه معرفه و حال همیشه نکره می آید.
  • حال از نظر جنس (مذکر و مونث) و عدد (مفرد، مثنی، جمع) با صاحب حال مطابقت می کند.
  • حال یک نقش است اما صاحب حال نقش محسوب نمی شود و در جمله نقش ( فاعل، مفعول، نائب فاعل، و …)
  • می پذیرد.
  • اگر صاحب حال جمع غیر انسان باشد، حال برای آن به صورت مفرد مونث می آید.
  • هرگاه اسم استفهام «کیفَ» قبل از فعل قرار گیرد دارای نقش حال می باشد و در جواب آن نیز باید حال آورده شود.

+ کیفَ جاءَ علیٌّ؟ – مَسروراً.

+علی چگونه آمد؟ – با خوشحالی

ب) حال جمله

به این صورت است که یک جمله، حالت اسم معرفه قبل خود را بیان می کند که به ۲ جمله اسمیه و فعلیه تقسیم می شود:

۱) حال جمله اسمیه:  ترکیبی از مبتدا و خبر است که حالت اسم معرفه قبل از خود را بیان می کند. شاخص معروفی که در آن

 وجود دارد «واو حالیه» است:

فرمول: ..اسم معرفه.. + و + ضمیر منفصل + خبر

جاءَ التّلامیذُ و هم صامتونَ

در اینجا « هم صامتونَ»جمله حالیه است .

دانش آموزان آمدند در حالیکه ساکت بودند.

۲)حال جمله فعلیه: (کتاب درسی به آن اشاره نکرده است اما بد نیست که آن را بدانید)

یک فعل حالت اسم معرفه قبل از خود (صاحب حال) را بیان می کند:

فرمول: …. اسم معرفه …. فعل

۳ شرطی که این فعل می تواند حال باشد:

  1. با اسم معرفه مطابقت کند.
  2. درباره اسم معرفه توضیح دهد.
  3. نقش دیگری نداشته باشد و زائد باشد.

خَرَجَ النّاسُ الی الشَّوارع یهتفونَ ضدّ المُستکبرینَ

در اینجا «یهتفونَ»جمله حالیه است .

مردم به سوی خیابان ها خارج شدند و ضد مستکبران شعار میدادند.

نکته ترجمه: در ترجمه جمله حالیه ابتدا عبارت (در حالیکه، که) را می نویسیم.

نکته: وقتی حال به صورت جمله می آید اعراب آن محلاًّ منصوب می شود.

منظور از اعراب محلی جمله چیست؟

اعراب جمله همواره محلّی است، یعنی اگر در جمله نقشی بگیرند، حرکات....

برای دیدن ادامه مطلب «حال + مثال های عربی و فارسی کابردی + حل تست»بر روی اسم ان کلیک کنید .





:: بازدید از این مطلب : 84
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 22 بهمن 1402 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: